دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت:
"او یقینا بی معشوق خودش می آید"
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
"مطمئنا که پشیمان شده بر می گردد"
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز...
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت:
"او یقینا بی معشوق خودش می آید"
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
"مطمئنا که پشیمان شده بر می گردد"
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز...