میدانی رفیق ،من
نه زیبایم......
نه مهربان ....
فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست...
فقط برای خودم هستم ...
خود خودم ....
صبورم وسنگین....
سرگردان...
مغرور...
قانع....
با یک پیچیدگی ساده...
و مقداری بی حوصلگی زیاد...
برای تویی که چهره را میپرستی نه سیرت آدمی را...
هیچ ندارم ...
راهت را بگیر و برو ....
حوالی ما توقف ممنوع است ...!